گاه گدار

نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه ...

گاه گدار

نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه ...

عذاب واقعی

+ می دونی چی تو زندگی به طور جدّی عذابت میده ؟

o چیزهایی که داشتی و با قدرناشناسی از دستشون دادی ، همونی که بهش میگن بی لیاقتی


پ.ن : اینجا به احترام دوستان باز است .

نظرات 6 + ارسال نظر
مهدی 1391,10,02 ساعت 02:39 ب.ظ http://CATHARSIS.BLOGSKY.COM

یه وقتهایی قدر ناشناسیه ، یه وقتهایی بی لیاقتیست . یه وقتهایی هم هست که بهش میگن تقدیر .وقتی پای اون وسط میاد دیگه کاری نمیشه کرد .

مهدی 1391,10,02 ساعت 02:44 ب.ظ

حسن جان چی شده جایی گذاشتی که درباره دیدگاهت نظری بدیم .

به احترام یک دوست ، مرسی که سر میزنی

arefeh 1391,10,02 ساعت 06:45 ب.ظ http://nimcheehsaseman.blogfa.com

vaghean merc
hala jaleb ineke man dooseshun dashtam v ghadreshunam midunestam ama raftand man mundamo ..........................

سعی کن ببخشی و دوستشون داشته باشی هنوز ، حتی با همه ی اتفاق هایی که افتاده

احسان 1391,10,03 ساعت 09:30 ق.ظ http://shorteh.blogfa.com

یادته گفتم هنوز نمی تونم ازت بگذرم بخاطر چیزایی که در مورد مامان می دونستی و نگفتی. حالا می تونی حس منو لمس کنی؟ می تونی بفهمی وقتی نمی تونستم علت گریه ت رو پشت در اتاق بیمارستان، یک ماه قبل از رفتنش بفهمم، و وقتی فهمیدم تو می دونستی و نگفتی چقدراحساس بدی داشتم از اینکه قدر اون لحظه ها رو ندونستم.حالا می فهمی؟ حسرتش هنوز همراهمه. می فهمی؟

نمیدونم ، شاید حق با تو باشه
ولی به نظرم اون موقع بهترین تصمیم رو گرفتم
نمی خواستم امید رو از کسی بگیرم

احسان 1391,10,03 ساعت 11:01 ق.ظ http://shorteh.blogfa.com

معذرت می خوام که تند و بی ادبانه نوشتم.
می نوشتم و گریه می کردم. هنوز این حسرت روی قلبم سنگینی می کند. و از این می ترسم که آیا باید به زودی باز هم حسرتی نو بر دل بکشم؟ می ترسم از ندانستن ها.

نه تند بود نه بی ادبانه _ به هر حال تو آخرین نفری بودی که مامان رو از نزدیک دیدی _ صحنه ای که هیچ وقت از جلوی چشمهام دور نمیشه

محمد 1391,10,03 ساعت 04:51 ب.ظ http://darkwhite.blogsky.com/

بعضی وقتا قدرنشناسیه ، بعضی وقتها هم یه اشتباه کوچولو .
مراقب اشتباهای کوچولوی زندگیت باش چون بعضیاشون تاوان سنگینی دارن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد