لذت تنها تماشا کردنت
وقتی میخندی از دور بوسیدنت
اوج احساس خوشبختی ، توی عمق چشمات
لحن آهنگ صدات ، وقتی که می گفتی برام
لحظه هایی که دور بودیم ازهم اما مشترک
شب ها را صبح میکردیم با هم خط به خط
دست ها از هم جدا ، دل های ما نزدیک بود
قول و حرفایی که از جان و از عقل بود
سهم من از داشتن تو کم نبود !
هر چه بود عشق بود و غم نبود ...
حالا هم که از یک درد رنج می برم
پای دوستت دارم هایم ، ایستاده ام